کنایه از شش تن امیرزادگان دقیانوس است که از وی گریختند و در غاری پنهان شدند و اصحاب کهف آنانند: کرده از بهر رهبری شش میر گربه ای را نبی سگی را پیر. (آنندراج)
کنایه از شش تن امیرزادگان دقیانوس است که از وی گریختند و در غاری پنهان شدند و اصحاب کهف آنانند: کرده از بهر رهبری شش میر گربه ای را نبی سگی را پیر. (آنندراج)
نام یکی از دهستانهای بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز است. این دهستان محدود است از شمال به دهستانهای حومه مسجدسلیمان تل بزان، از خاور به بخش ایذه، از جنوب به بخش هفتگل، از باختر به شهرستان شوشتر. هوای آن کوهستانی گرمسیر است. از 14 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده. جمعیت آن در حدود 5600 تن و قراء مهم آن عبارتند از: گل گیر دوازده امام، چم فراخ، امیرآباد، سبزآباد، تمبیان. آب مصرفی از لوله کشی شرکت نفت و چشمه ها تأمین می گردد. راههای دهستان اتومبیل رو است و ساکنین از طایفۀ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
نام یکی از دهستانهای بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز است. این دهستان محدود است از شمال به دهستانهای حومه مسجدسلیمان تل بزان، از خاور به بخش ایذه، از جنوب به بخش هفتگل، از باختر به شهرستان شوشتر. هوای آن کوهستانی گرمسیر است. از 14 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده. جمعیت آن در حدود 5600 تن و قراء مهم آن عبارتند از: گل گیر دوازده امام، چم فراخ، امیرآباد، سبزآباد، تمبیان. آب مصرفی از لوله کشی شرکت نفت و چشمه ها تأمین می گردد. راههای دهستان اتومبیل رو است و ساکنین از طایفۀ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
جهات سته. شش طرف، یعنی پیش و پس و چپ و راست و بالا و پایین. (ناظم الاطباء). پیش و پس و چپ و راست و زیر و زبر. (از التفهیم). اطراف عالم که مشرق و مغرب و جنوب و شمال و تحت و فوق باشد. (آنندراج) (غیاث اللغات) : شش جهت کدامند؟ آن نهایتهای این سه بعدند که گفتیم از دو جانب. و یکی از نهایتهای طول پیش نام است و دیگر پس و یکی از نهایتهای عرض راست و دیگری چپ. و یکی از نهایتهای عمق زیر و دیگر زبر. (التفهیم ص 4). ای شش جهت را تو خیره مانده بر هفت فلک جنیبه رانده. نظامی. ای شش جهت از بلند و پستی مملوک ترا به زیردستی. نظامی. چو سال آمد به شش چون سرو می رست رسوم شش جهت را باز می جست. نظامی. شش جهت بر قبای او زرهی هفت چرخ از کمند او گرهی. نظامی. شش جهت ز هفت بیخ در آر نه فلک را به چارمیخ درآر. نظامی. یکدلۀ شش جهت و هفت گاه نقطۀ نه دایره بهرامشاه. نظامی. شهری است پرکرشمه و خوبان ز شش جهت چیزیم نیست ورنه خریدار هر ششم. حافظ. فریاد که از شش جهتم راه ببستند آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت. حافظ. بس که بی مهری ایام گزیده ست مرا شش جهت خانه زنبور بود در نظرم. صائب تبریزی. خروسش پرش را از آن راست کرد که از شش جهت پر زند در نبرد. میرزا طاهر وحید (از آنندراج). شش جهت زن قحبه بازار است گویی نیست ؟ هست واندر آن زن قحبگی بار است گویی نیست ؟ هست. یغمای جندقی. ، هر چیز مسدس و مکعب. (ناظم الاطباء)
جهات سته. شش طرف، یعنی پیش و پس و چپ و راست و بالا و پایین. (ناظم الاطباء). پیش و پس و چپ و راست و زیر و زبر. (از التفهیم). اطراف عالم که مشرق و مغرب و جنوب و شمال و تحت و فوق باشد. (آنندراج) (غیاث اللغات) : شش جهت کدامند؟ آن نهایتهای این سه بعدند که گفتیم از دو جانب. و یکی از نهایتهای طول پیش نام است و دیگر پس و یکی از نهایتهای عرض راست و دیگری چپ. و یکی از نهایتهای عمق زیر و دیگر زبر. (التفهیم ص 4). ای شش جهت را تو خیره مانده بر هفت فلک جنیبه رانده. نظامی. ای شش جهت از بلند و پستی مملوک ترا به زیردستی. نظامی. چو سال آمد به شش چون سرو می رست رسوم شش جهت را باز می جست. نظامی. شش جهت بر قبای او زرهی هفت چرخ از کمند او گرهی. نظامی. شش جهت ز هفت بیخ در آر نه فلک را به چارمیخ درآر. نظامی. یکدلۀ شش جهت و هفت گاه نقطۀ نه دایره بهرامشاه. نظامی. شهری است پرکرشمه و خوبان ز شش جهت چیزیم نیست ورنه خریدار هر ششم. حافظ. فریاد که از شش جهتم راه ببستند آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت. حافظ. بس که بی مهری ایام گزیده ست مرا شش جهت خانه زنبور بود در نظرم. صائب تبریزی. خروسش پرش را از آن راست کرد که از شش جهت پر زند در نبرد. میرزا طاهر وحید (از آنندراج). شش جهت زن قحبه بازار است گویی نیست ؟ هست واندر آن زن قحبگی بار است گویی نیست ؟ هست. یغمای جندقی. ، هر چیز مسدس و مکعب. (ناظم الاطباء)
خانه ششم نرد که برای برگرفتن یک مهره از آن شش خال کعبتین باید. (یادداشت مؤلف). شش خان: امیر دو مهره در ششگاه داشت و احمد بدیهی دو مهره در یک گاه. (چهارمقاله). رجوع به شش خان و شش خانه شود
خانه ششم نرد که برای برگرفتن یک مهره از آن شش خال کعبتین باید. (یادداشت مؤلف). شش خان: امیر دو مهره در ششگاه داشت و احمد بدیهی دو مهره در یک گاه. (چهارمقاله). رجوع به شش خان و شش خانه شود
ده مرکز دهستان شش ده قره بلاغ بخش مرکزی شهرستان فسا. آب آن از قنات است. محصول آنجا غلات و پنبه و میوه و صنایع دستی زنان: قالیبافی و راه آن اتومبیل رو است. (فرعی). (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
ده مرکز دهستان شش ده قره بلاغ بخش مرکزی شهرستان فسا. آب آن از قنات است. محصول آنجا غلات و پنبه و میوه و صنایع دستی زنان: قالیبافی و راه آن اتومبیل رو است. (فرعی). (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)